حسن و حسین صیدخانی، دو برادر فیلمساز هستند که در نخستین تجربه ساخت فیلم بلندشان سراغ سوژهای آشنا با بومشان رفتهاند. برادران فیلمساز صیدخانی، اهل ایلام و منطقه چوار هستند، جایی که حادثه دلخراش بمباران رژیم صدام در حین مسابقه فوتبال رخ داده است.
این فیلم به تهیهکنندگی زندهیاد علیرضا سجادپور، روایتی واقعی از مردم جنگزده و آوارهای است که اردوگاهی تشکیل دادهاند و به سختی زندگی میکنند، اما به هیچ قیمتی حاضر به ترک محل زندگیشان نیستند.
مردم برای نشاط روحی مسابقه فوتبالی برگزار میکنند، اما در دقیقه ۵۵ به ناگاه بازی متوقف میشود و جنایتی خونین رخ میدهد. با حسین صیدخانی، کارگردان مستطیل قرمز که فیلمش روی پرده سینماهای سراسر کشور است درباره جزئیات بیشتر ساخت آن گفتوگو کردیم که میخوانید.
شما خودتان اهل ایلام هستید و در فیلم مستطیل قرمز به قصه مقاومت و مظلومیت مرزنشینان در جنگ هشت ساله پرداختید، آیا از آن دوران خاطراتی دارید؟
پدران و اقوام ما سالهای جنگ و آوارگی را به یاد دارند، آنها این دوران سخت را پشت سر گذاشتند و من و برادرم نیز در دوران آوارگی به دنیا آمدیم، ما متولد سال ۶۶ هستیم و در چادرهایی که به خاطر خرابی خانههایمان زیر بمباران جنگ در دل کوهستان برپا شده بود به دنیا آمدیم. مردم ایلام حتی زیر بمباران دشمن حاضر به ترک منطقه زندگیشان نشدند و به حاشیه شهرها پناه بردند و در چادر زندگی کردند. من و برادرم تا حدی در کودکی، آن سختیها را لمس کردیم.
یکی از نقاط عطف فیلم مربوط به بمباران مسابقه فوتبال «چوار» میشود، چرا به این رخداد پرداختید؟
فیلم فقط مربوط به بمباران زمین فوتبال چوار نمیشود بلکه سالهای ۶۰ تا ۶۵ را روایت میکند؛ یعنی دوران آوارگی مردم ایلام را و به بمباران زمین فوتبال چوار منتهی میشود. مردم ایلام به خاطر حملات وحشیانه صدام مجبور شدند از شهر و روستایشان خارج شوند و به کوهها پناه ببرند. در سال ۶۵ و به مناسبت گرامیداشت پیروزی انقلاب، مسابقه فوتبالی تدارک دیدند اما در حین انجام مسابقه، هواپیماهای نظامی عراقی با فاصله کمی روی سرشان ظاهر شدند و با آگاهی از اینکه آن تجمع، مردم غیرنظامی هستند که به خاطر پاسداشت انقلاب اسلامی دور هم جمع شدند، با ریختن بمب تعدادی از نوجوانان و جوانان فوتبالیست را که در حال انجام مسابقه بودند به شهادت رساندند. استان ایلام آسیبهای زیادی را در جنگ تحمیلی متحمل شد به طوری که هنوز آثار جنگ در این منطقه باقی مانده است. هنوز هم آدمها روی مینهای باقی مانده از جنگ میروند و دست و پایشان را از دست میدهند. هنوز هم این منطقه و مردمانش مظلوم هستند. ما با سرمایه شخصی و بدون منت، یک فیلم سینمایی ساختیم ولی همان طور که ساخت این فیلم در مظلومیت بود، اکران آن هم مظلوم مانده است. برای این اثر پروانه دانشآموزی هم صادر شده است و امیدوارم دانشآموزان هم آن را تماشا کنند.
رهبری در دیداری که با دستاندرکاران کنگره شهدای ایلام داشتند نسبت به اهمیت آگاهی مردم از رشادتهای مردم ایلام در دفاع مقدس و مظلومیت آنها از جمله بمباران مسابقه فوتبال فرمایشاتی داشتند. چرا مظلومیت مردم ایلام در جنگ از جمله بمباران زمین فوتبال چوار مورد غفلت واقع شده است؟
به نظرم اگر فرمایش رهبری درباره این حادثه نبود، این رویداد تاریخی هیچ وقت برای مردم تبیین نمیشد. چرا باید چنین اتفاقهای مهمی در تاریخ دفاع مقدس به محاق فراموشی برود؟ مردم باید با اتفاقات و فجایعی که در سالهای جنگ رخ داده، آشنا شوند. ما در زمان ساخت فیلم مستطیل قرمز به بیشتر نهادهای فرهنگی کشور مراجعه کردیم ولی هیچ اعتنا و حمایتی نکردند. این فیلم با سرمایه شخصی و از پول فروش خانه و ماشینمان ساخته شده است. صحبتهای رهبری درباره حادثه جانگداز بمباران زمین چمن چوار، نگاهها را به سمت این ماجرا جلب کرد و ما توانستیم برای فیلممان اکران بگیریم. با توجه به فرمایشات رهبری مبنی بر آگاهی مردم جهان از جنایتهای صدام و مقاومت مردم ایران در جنگ هشت ساله، به دنبال پخش جهانی این فیلم نیز هستیم.
دو عنصر جنگ و فوتبال چقدر میتواند در دیده شدن این فیلم در پخش بینالمللی مؤثر باشد؟
علاوه بر اینها عنصر مقاومت مردم هم در فیلم مورد توجه است، به نظرم اینها مفاهیم مشترکی در بین مردم جهان است. البته ما در سالهای پس از ساخت فیلم هم بیکار ننشستیم و به روستاها و مناطق محروم رفتیم و فیلم را برای آنها اکران کردیم. بازخوردهای بسیار جالب توجهی هم گرفتیم. بچههای دهههای ۸۰ و ۹۰ نسبت به ارزشهای دفاع مقدس بیگانهاند و یکی از گروههای مورد هدف این فیلم، نوجوانان و دانشآموزان هستند. خوشبختانه استقبال خوبی از اکرانهای مردمی فیلم شد و مخاطبان تا پایان فیلم همراه آن بودند. مشکل ما با مخاطب تا دم در سینماست، وقتی مخاطب وارد سینما میشود خیالمان راحت میشود چون فیلم را تماشا میکند.
آیا نهادهای فرهنگی که از فیلمهای کمدی و فیلمهای خاص حمایت میکنند از فیلمهای ارزشی مستقل هم چنین حمایتی را دارند؟
هر وقت برای فیلمهای خوب، تبلیغ درست انجام شد مردم هم برای تماشا آمدند و راضی از سالن سینما بیرون رفتند. این فیلم در سینماهای ایلام، اکرانهای خوبی داشت و مردم استقبال چشمگیری داشتند ولی در دیگر استانها حمایتی از این فیلم نشده است.
دلیل اینکه برای فیلمهای کمدی تبلیغ میشود به خاطر سودآوری آنهاست ولی فیلمهای ارزشی مهجورند. چرا فیلم ما ۲۰ سالن برای نمایش دارد و یک فیلم دیگر بالای ۲۵۰ سالن؟! چه انگیزهای داریم که موضوع فیلم بعدیمان دفاع مقدسی باشد؟ با وجود همه این بیمهریها ما در مسیر باورهایمان حرکت میکنیم.
درباره سختیهای تولید مستطیل قرمز بگویید.
ما یک فیلم شبهتاریخی ساختیم. این فیلم سند مظلومیت مردم ایلام و نماد استقلال و استقامت مردم کشورمان است. روزی ۳۰۰ هنرور سر این پروژه داشتیم و در بدترین شرایط اقلیمی بودیم به طوری که اردوگاهی برای اقامت عوامل در مناطق کوهستانی ساختیم تا زندگی سخت آوارگان جنگ را به تصویر بکشیم. ۱۰۰نفر عوامل تولید را از تهران به مرز مهران و ایلام بردیم. به مناطقی رفتیم که هنوز مینهای به جا مانده از جنگ در آنجا باقی مانده بود.
ما برای ساخت این فیلم از مال و جانمان گذشتیم. اگر به دنبال پول درآوردن از سینما بودیم، فیلم آپارتمانی میساختیم که هزینه تولیدش نصف هزینه تولید فیلم جنگی هم نیست. الان تنها انتظارمان از نهادهای فرهنگی این است که ما را در اکران این فیلم حمایت کنند. دیده شدن این فیلم، خستگیهای تولید را از تنمان میزداید.
نظر شما